دانلود کتاب صوتی ای کاش وقتی 20 ساله بودم میدانستم
مورد چگونگی توصیف و توضیح ذهن و رفتار انسان آغاز شد. مکاتب مختلف روانشناسی ، نظریه های اصلی روانشناسی را نشان می دهند.
اولین مکتب فکری ، ساختار گرایی ، توسط بنیانگذار اولین آزمایشگاه روانشناسی ، ویلهلم وونت مورد حمایت قرار گرفت . تقریباً بلافاصله ، نظریه های دیگری شروع به ظهور و پیروزی در روانشناسی کردند.
در گذشته ، روانشناسان اغلب خود را منحصراً با یک مکتب فکری یکسان می شناختند. امروزه ، اکثر روانشناسان نگاه روانشناسی به روانشناسی دارند. آنها غالباً از عقاید و نظریه های مکتب های مختلف استفاده می کنند تا اینکه از هر دیدگاه واحدی استفاده کنند.
جزوه جدید مکاتب روانشناسی موارد زیر برخی از مکاتب مهم فکری است که بر دانش و درک ما از روانشناسی تأثیر گذاشته است:
ساختارگرایی و کارکردگرایی: مدارس فکری اولیه
ساختارگرایی به عنوان اولین مکتب فکری در روانشناسی شناخته می شود. این نگاه متمرکز بر تجزیه فرآیندهای ذهنی به اساسی ترین ملفه ها بود. از مهمترین متفکران مرتبط با ساختارگرایی می توان به ویلهلم وونت و ادوارد تیتچنر اشاره کرد. تمرکز ساختارگرایی بر کاهش فرایندهای ذهنی در اساسی ترین عناصر آنها بود. ساختارگرایان برای تجزیه و تحلیل فرایندهای درونی ذهن انسان از تکنیک هایی مانند درون نگری استفاده کردند.
کارکردگرایی به عنوان واکنشی به نظریه های مکتب فکری ساختارگرا شکل گرفت و به شدت تحت تأثیر کارهای ویلیام جیمز قرار گرفت . این عملکردها و عملکردهای ذهن عمل می کند. برخلاف برخی دیگر از مکاتب فکری معروف در روانشناسی ، کارکردگرایی با یک نظریه پرداز غالب همراه نیست. در عوض ، برخی از متفکران کارکردگرای جزوه جدید مکاتب روانشناسی مختلف با این دیدگاه مرتبط هستند از جمله جان دیویی ، جیمز رولند آنجل و هاروی کار.
با این حال ، نویسنده دیوید هورزال خاطرنشان می کند که برخی از مورخان حتی این سوال را دارند که آیا کارکردگرایی با توجه به فقدان یک رهبر مرکزی یا مجموعه ای از ایده های رسمی ، اصلاً باید یک مکتب رسمی روانشناسی قلمداد شود؟ جزوه جدید مکاتب روانشناسی 1
جزوه جدید مکاتب روانشناسیبه جای تمرکز روی خود فرایندهای ذهنی ، متفکران عملکردگرایانه در عوض به نقشی که این فرایندها بازی می کنند علاقه مند بودند.
روانشناسی گشتالت
روانشناسی گشتالت یک مکتب روانشناسی است که بر اساس این ایده است که ما همه چیز را به صورت یکپارچه تجربه می کنیم. این رویکرد روانشناسی در اواخر قرن نوزدهم در آلمان و اتریش در پاسخ به رویکرد مولکولی ساختارگرایی آغاز شد.
روانشناسان گشتالت به جای تجزیه افکار و رفتار به کوچکترین عناصر آنها ، معتقد بودند که شما باید کلیات تجربه را ببینید. از نظر متفکران گشتالت ، کل از مجموع اجزای آن بیشتر است.
مکتب رفتاری در روانشناسی